حکایتی از جمال محاسب بنیانگذار کانون هموفیلی ایران در سال ۱۳۴۶

در همایشی که به  مناسبت روز جهانی هموفیلی برگزار گردید، مدیر عامل کانون آقای احمد قویدل ضمن گرامیداشت یاد و خاطره آقای جمال محاسب اولین مدیر عامل کانون هموفیلی ایران، و خواندن بخش هایی از نامه تاریخی بنیانگذار کانون هموفیلی ایران ، شرکت کنندگان را با اندیشه بزرگ این مرد بزرگ آشنا نمود. وی با دعوت شرکت کنندگان به یک دقیقه سکوت  یاد و خاطره بنیانگذار کانون را گرامی داشتند. سکوتی که با نگاه حضار به تصویر بزرگ جمال محاسب در سالن بهم می آمیخت و موجی از امیدواری اجتماعی را به ارمغان می آورد. موسسه ای که او با یک خودکار و یک کاغذ و یک پاکت نامه و یک تمبر پستی بنیان آن را گذاشت گام به گام به سوی ۵۰ سالگی نزدیک می شود.

مرحوم جمال محاسب از بنیانگذاران کانون هموفیلی ایران  بدون دیدن ۵۰ سالگی کانون به دیدار حق شتافته است و با توجه به عدم حضور خانواده ایشان در ایران متاسفانه این اطلاع دیر هنگام به کانون واصل گردید. کانون هموفیلی ایران ضمن گرامیداشت یاد و خاطره ایشان معتقد است تلاشهای های ارزشمند این مرد بزرگ و انسان دوست برای تاسیس این موسسه خیریه در تاریخ فعالیت های خیریه جاودانه گردیده است. شادروان محاسب با خوش فکری و دقت پس از آنکه این فرصت را یافت که در کنگره جهانی هموفیلی در سال ۱۳۴۵ در فرانسه شرکت نماید، ایده تشکیل کانون بهبود و پرورش هموفیلیای ایران را ارایه و با ترجمه اساسنامه انجمن هموفیلی فرانسه اساسنامه کانون هموفیلی ایران را با یاری جمعی از همفکران خود به رشته تحریر در آورد و در سال ۱۳۴۶ موفق به ثبت کانون هموفیلی ایران گردید. در سایه درایت او از بدو تاسیس این موسسه به عضویت فدراسیون جهانی هموفیلی نایل آمد و در سال ۱۳۵۰ برای اولین و آخرین بار تا کنون ، کنگره جهانی هموفیلی در تهران برگزار گردید.  شادروان جمال محاسب داوطلبی نیکوکار و خدمتگذار ی ارزشمند برای جامعه هموفیلی ایران بودند. یادش گرامی  و راهش پر رهرو باد.

شایسته دیدیم به جای قلم فرسایی در رابطه با این مرد بزرگ که از کارکنان عالی رتبه بانک ملی بود، از زبان خودش با او بیشتر آشنا شوید.

اولین نامه جمال محاسب که طی آن بیماران را به منزل خود دعوت کرد انعکاسی از افکار مترقی اجتماعی و دیدگاه های خردمندانه مردی است که پس از درک مشکل فرزندش به جای غصه و افسوس خوردن، حرکت کرد و با تمام وجود پایه های مستحکم کانونی را بنیان گذاشت که بتواند از آلام و درد بیماران بکاهد و از همه مهمتر جامعه هموفیلی ایران را دعوت کرد که که برای تغییر سرنوشت خود اقدام نماید.

با هم بخوانیم، نامه ای را که نقطه تشکیل کانون هموفیلی ایران بود. نامه ای از سر درد  اما پر از شور و شوق برای تغییر شرایطی که او سخت می دانست. محاسب حرف حساب را زد و جمال زیبای یک تشکل حامی بیماران را نه تنها به ایرانیان ، بلکه به جهانیان نشان داد.

متن اولین نامه خطاب به اعضای کانون در سال ۱۳۴۵ هجری شمسی:

آقای محترم…

کودکی زجری میکشد، تحقیر میگردد، پدری متأثر است، احساس مسئولیت وجودش را می خورد، کاری از او ساخته نیست. مادری در خفا گریه می کند، همیشه اثر حزن و اندوه در قیافه اش هویدا است، پیر میشود، میسوزد، دائم دلهره و دلواپسی دارد، حتی گاه و بیگاه از خواب می پرد، فریاد می زند می ترسد که کودکش زمین خورده باشد. هر بار کودکش آسیب می بیند، دنیایی بر مغزش کوفته می شود. رفته رفته بیماری به بیماری اصلی افزوده می گردد. راهی نیست جز صبر و بردباری.چه باید کرد. دردها را بروی هم بریزیم، نیروها را جمع کنیم، همدردها را به هم نشان دهیم تا شاید آبی بر آتش مادران و مرهمی بر زخم فرزندان بی گناه ما باشد، شما و من هر کدام خرج ها نموده ایم، راه ها طی کرده ایم، پس چه بهتر است که این تجربیات برای جمعی استفاده شود، پزشکی دلسوز و فداکار را انتخاب نمائیم که هدفش عالی، همتش بلند باشد. کیسه جمع آوری پول ندوخته باشد وجدانش بیدار باشد، به حکم وظیفه خدمت نماید، درک احساس دلواپسی مادران و مشکلات پدران بیمار را بنماید.

امروز نیروها متفرق است، دولت ما از درد بی درمان اطفال ما و خود ما بی اطلاع است ولی با همت پدران رنج کشیده و مادران دلواپس جمعیتی تشکیل خواهیم داد تا امکان شناساندن خود به اجتماع را داشته باشیم و برای این کودکان دبستان مخصوص و معلمان دلسوز تهیه نماییم دارو را بدون گمرک و سایر تشریفات  وارد کنیم، در صورت لزوم متخصص از دنیا بخواهیم- وسایل آزمایش درست کنیم- امروز با یک اطاق یا سرمایه چند ریال خرج تمبر پست و کاغذ شروع می کنیم و یقین است روزی بیمارستانی خواهیم داشت که به دردهای بی درمان دیگران نیز کمک خواهیم نمود. آنچه من از شما میخواهم همکاری است. من به همکاری همه شما چه غنی و چه فقیر باشد احتیاج دارم تا احساسی را که شب ها بر بالین فرزندم کشیده ام به همه بگویم و بنایی را که وجدان و وظیفه به من حکم می کند بسازم. امروز می نویسم من ولی در یک ماه دیگر خواهیم گفت ما . و در یک سال دیگر که بروشور و مجلات بیمارستان و دبستان ما تأسیس شد می گوییم ما و ماها. تا آنجا که من مطالعه و جستجو نموده ام در آینده بسیار نزدیکی فاکتور اصلی هموفیلی شناخته خواهد شد. داروهای ارزان قیمت و کاملا معالج به بازار خواهد آمد و دردها و رنج های بیماران هموفیلی را معالجه خواهد کرد.

پدر عزیز، مادر مهربان از شما دعوت می شود در ساعت ۷:۳۰ بعد از ظهر روز ۱۵/۱/۴۵ در صورت امکان با بیمار خود به آدرس زیر تشریف بیاورید و چنانچه از فامیل و یا دوستان کسی را می شناسید که دچار هموفیلی است ضمن تسلیم یک برگ از این نامه و دعوت او آدرس و خلاصه پرونده بیمار او را (به آدرس بانک ملی ایران، شعبه حافظ، چها راه حسن آباد جمال محاسب) ارسال فرمائید، ضمناً خود شما نیز خلاصه پرونده بیمار خود را نیز به همین آدرس ارسال تا قبلا مورد مطالعه قرار گیرد و در جلسه مجبور نشویم کلیه خلاصه پرونده ها را بازگو کنیم و معالجات مشترک یکی شده و فقط معالجات جدید و تجربیات تازه مورد بحث قرار گیرد.

در خاتمه مجدداً تقاضا می شود به مجرد دریافت این نامه:

• خلاصه پرونده بیمار هموفیلی خود را ارسال فرمائید و آدرس صحیح و شماره تلفن خود را نیز مرقوم فرمائید.
• نسخ پیوست را به آشنایان و دوستان که دچار این مرض هستند بدهید و بخواهید که آنها نیز آدرس و شماره تلفن و خلاصه پرونده خود را ارسال دارند.
• یادداشت فرمایید که حتماً در روز پانزده فروردین ماه ۱۳۴۵ ساعت ۷:۳۰ بعد از ظهر با بیمار خود به آدرس زیر تشریف بیاورید. حضور شما بطور قطع کمکی است به خودتان به فرزندانتان و به فرزند فرزندانتان.

        جمال محاسب

………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

روحش شاد و یادش جاویدان

بازدید: 705